در کتاب «راهنمای برنامهریزی سفر در مازندان» (ص 61-62) که از سوی سازمان ایرانگردی و جهانگردی منتشر شده است، آمده: «آمل بیشترین جاذبه توریستی، طبیعی و آثار باستانی متعلق به دوران مختلف تاریخی را در خود جای داده است به نحوی که در بین شهرهای استان مازندران مقام اول را از این نظر دارد. از اینرو برای برنامهریزی انواع مختلف تور با انگیزههای گوناگون، دارای قابلیتهای فراونی است و هر نوع سفر در این شهر قابل تعریف است. به عنوان مثال سالانه بیش از دوازده هزار توریست خارجی فقط برای صعود به قله دماوند لاریجان آمده و از مواهب طبیعی اطراف آن لذت میبرند. آمل صاحب متنوعترین بازار با انواع محصولات جهانگردی است.
سواحل زیبای دریای خزر، قله افسانهای دماوند، دریاچه سدلار، پارکهای جنگلی، آبهای معدنی گرم و سرد لاریجان، ییلاقهای زیبای لاریجان و دره هراز از جمله پلور، نوا، امیری، چلاو، سنگچال و ...، آبشارهای زیبای شاهاندشت، دریوک، تمیره و ...، قلعه ملک بهمن شاهاندشت، غار گل زرد پلور، سنگ نبشته شکل شاه وانای امیری، دریاچه ساهون، بقایای آتشکدههای دوره ساسانی، گور دخمههای پلمون، مقبره میربزرگ، مقبره میرحیدرآملی، گنبد ناصرالحق، پل دوازده پله متعلق به دوران صفوی، پل معلق ساخته آلمانیها، بقاع متبرکه امامزاده عبدا... «برادر امام رضا (ع)»، امامزاده ابراهیم، امامزاده قاسم و امامزاده ابراهیم دینان امیری و ... همگی در شمار دیدنیهای این شهرستان میباشند.
کهن شهر امل از قدیم هماره شهری آبادان و پررونق بوده است. سیمای این شهر باستانی، از لابلای هزارههای مه گرفته آغازین استقرار تمدن قوم آریایی در فلات ایران رخ نموده و پیشینه تاریخی آن با افسانهها و اساطیر پرشکوه ایرانی درهم آمیخته است. فریدون گُرد، دلاور افسانهای که اژدهاک ماردوش را در چاهی واقع در دماوند کوه، نگونسار آویخت، خود پرورش یافته البرز کوه بوده و پژوهشگران پایتخت او را در حوالی آمل میدانند و امروز نیز مردمان لاریجان دشت خرمی در پای دماوند کوه را تخت فریدون میخوانند.
سالها بعد در عصر پادشاهی نواده وی، منوچهرشاه، سپاه توران از جیحون گذشت و سراسر شمال و شمال شرقی ایران را تصرف کرد ولی به واسطه مقاومت دلاورانه ایرانیان در پای دروازههای آمل زمینگیر شد و به موجب پیمان صلح، آرش کمانگیر به بهای جانش از دماوند کوه تیری به حوالی مرو انداخت و مرزهای ایران را مجدداً تا آن سوی جیحون وسعت داد.
نام آمل شانزده بار در شاهنامه آمده است. فردوسی بزرگ، آنگاه که از بیداد سلطان متعصب ترک، جلای وطن کرد به آمل نزد پادشاهان شیعه مذهب تبرستان پناه آورد و از بزرگان و مردمان این شهر مهربانیها دید.
مردمان این دیار که تا سالها پس از سقوط شاهنشاهی ساسانی به دست تازیان تازه مسلمان، در برابر تجاوز ستمکارانه آنان دلاورانه ایستادگی کردند و از قبول سلطه اعراب تن زدند، سرانجام با اخلاص تمام تشیع را پذیرا شدند و با دعوت مشتاقانه از نوادگان علی بن ابی طالب (ع) - که آنان را نمایندگان پاک اسلام راستین میدانستند، افتخار جاویدان بنیادگذاری نخستین دولت شیعه داوزده امامی جهان را از آن خود کردند و دولت علویان تبرستان به مرکزیت آمل، به مثابه دژ مستحکم دفاع از هویت ملی ایرانیان در مقابل تجاوزات تازیان و ترکان پدید آمد.
آمل در قرن پنجم هجری، حدود یکهزار سال پیش همپای فرهنگ شهرهای بزرگ آن روزگار جهان اسلام صاحب مدرسه معتبر نظامیه شد.دو قرن پیش از آن محمد جریر تبری، مفسر قرآن و مورخ مشهور جهان اسلام از این شهر برخاسته بود.»
نکته جالب اینه که جاده هراز رو بطرف امل میای، امامزاده هاشم رو رد نکردی، تابلو زده که به آمل خوش اومدین و ??? کیلومتر به شهر آمل، حالا ?? کیلومتر بعد می رسین به قله دماوند. من نمی فهمم چرا بعضی ها اصرار دارند که دماوند رو جزو تهران کنند با اینکه بسیار واضح هست که توی آمله، بهر حال چند سالی هست که دعواست...
اینجا عکس های فوق العاده رو ببینید.